رابرت تروهیو (به انگلیسی: Robert Trujillo) نوازندهی گیتار بیس اهل آمریکا است که در حال حاضر در متالیکا عضویت دارد. او پیش از پیوستن به متالیکا با هنرمندانی همچون آزی آزبورن، جری کنترل، زک وایلد و مایک میور همکاری داشتهاست.
زندگی نامه
رابرت تروهیو در ۲۳ اکتبر ۱۹۶۴ در سانتا مونیکا کالیفرنیا متولد شد. کودکی او در حالی سپری شد که محرومیت از مهر خانواده تاثیر شگرف بر روی او گذاشته بود، او بیشتر به همراه پدرش که جدا از مادرش زندگی میکرد، به «کولور سیتیدر» آنسوی کالیفرنیا مهاجرت کرد وبیشتر وقت خودش را پسر عموهایش که نوازنده گروههای محلی بودند گذراند. علاقه پدرش به گروه رولینگ استونز او را با موسیقی اشنا کرد سپس از طریق یکی از پسر عموهایش با»بلک ساباث«آشنا شد و موسیقی متال اولین جرقهها را در زندگی او زد.. در ۱۵ سالگی به همراه پدرش به»مار ویستاً شهر کوچکی در کنار مرز مکزیک مهاجرت کرد و در آنجا به یک مدرسه موسیقی آموزش جاز فرستاده شد ولی همچنان عشق به موسیقی متال در وجود او شعله ور بود. در ۱۹ سالگی و از طریق یکی از دوستانش به نام «جورج راکی» با «مایک مویر» موسس گروه «Suicidal Tendencies» آشنا شد. بعد از چند سال نیز وقتی مایک گروه Suicidal Tendencies«را پایه گذاری کرد رابرت بعنوان اولین بیسیت به او پیوست. بعد از مدتی مایک مویر گروه دیگری به نام»Infectious Grooves«را در کنار گروه قبلی تاسیس کرد و راب نیز در همان گروه با مایک همراه شد. در سال ۱۹۹۳ گروه»Suicidal Tendencies«بعد از ارائه آلبومی موفق که با تحسین منتقدین همراه بود بعنوان گروه حمایتگر متالیکا در تور»Nowhere else to roam ۹۳" انتخاب شد و اولین دیدار راب با اعضای متالیکا صورت گرفت.
خب ما رو مدیر تور انتخاب کرده یادمه توی اجرای اول در «کالامازو» میامی وقتی منتظر بودیم تا گپی با اعضای گروه بزنیم با خودم میگفتم حالا چهار مرد مغرور میان و میگن «هی شما افتخار اینو دارید که با ما باشید، خوشحالید نه؟» ولی اونها خیلی راحت اومدند و با همه مون دست دادند و ازمون تشکر هم کردند. تاثیر خیلی خوبی داشت دیدار اول.
راب - مجله متال همر -۲۰۰۹
راب در ادامه و در تور«Shit hits the Sheds» در سال ۱۹۹۴ نیز به همراه گروه «Suicidal Tendencies» در نقش گروه حمایتگر متالیکا را همراهی نمود. تا اینکه در سال ۱۹۹۵ راب بدلیل بعضی اختلافها با مایک مویر از گروه جدا شد.
راب دوسال بعد را به فعالیتهای انفرادی موسیقی گذراند و با هیچ گروهی همکاری نکرد تا اینکه در سال ۱۹۹۷ وی به همراه «گلن تیپتون» گیتاریست سابق گروه «Judas Priest» در انتشار آلبوم تکنفره وی به نام «Baptizm of Fire» همکاری کرد. راب در سه ترک آلبوم یعنی «Hard Core» و «Paint it Black» (به همراه میک یاگر خواننده رولینگ استون) و آهنگ «Voodoo Brother» با وی همکاری نمود و بدین ترتیب شایستگیهایش را بعنوان یک بیسیست حرفهای به نمایش گذاشت.
بعد از انتشار این آلبوم نام راب دوباره بر سر زبانها افتاد و این بار «آزی آزبورن» پیرمرد تمام نشدنی متال از او برای همکاری با خود دعوت کرد. راب و آزی از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۰ را در تورهای سراسری و معروف آزی یعنی "Ozzfest" گذراندند تا اینکه در سال ۲۰۰۱ اولین همکاری راب با آزی در آلبوم «Dawn to Earth» پدیدار شد. البته راب در نوشتن تنها سه آهنگ دخالت داشت ولی همین مساله نیز باز مهر تاییدی بود بر تواناییهای او.
همکاری راب با آزی نیز در سال ۲۰۰۲ خاتمه یافت و وی از آزی جدا شد.
خب من توی انتخابهام همیشه اینو در نظر داشتم که گروهی که باهاش همکاری میکنم باعث بشه تا من چیزی رو یاد بگیرم و سطح نوازندگی ام از قبل پیشرفت کنه تو انتخاب آزی هم همین مساله بود اون خیلی بهم کمک کرد ولی میدونید آزی شخصیت عجیبی داره اون یه روز پیشنهادها و قبول میکنه فردا میگه مزخرفه دو ماه بعد میگه: هی راب اون ریفت بود یادته؟ (با خنده) همین مساله اذیتم میکرد البته اینو باید تاکید کنم که آزی خیلی چیزها بمن یاد داد.
راب در گفتگو با مجله رولینگ استون ۲۰۰۳
راب بعد از جدایی از آزی در دو آلبوم مختلف با دو هنرمند دیگر همکاری کرد. ابتدا در آلبوم «۱۹۱۹ Eternal» با گروه معروف «Black Label Society» و دوستش «زک وایلد» و سپس در آلبوم «Degradetin trip» به همراه «جری کانترل» گیتاریست سابق گروه «Alice In Chains».
راب در متالیکا: همه چیز در دستان من است! متالیکا در آن روزها پس از پشت سر گذاشتن ماههای سخت و حساس به یک ساحل آرامش موقت رسیده بود، ولی برای پشت سر گذاشتن کامل بحران نیاز داشت که عضو چهارم گروه که به صورت موقت «باب راک» تهیه کننده گروه جای آن را پرکرده بود توسط یک بیسیست جدید کامل شود. پس گروه تلاش برای یافتن بیسیست جدید را از دسامبر ۲۰۰۲ آغاز کرد، تا اینکه سرانجام در ۲۵ فوریه ۲۰۰۳ رسما اعلام شد که «رابرت تروخیلو» بعنوان بیسیست جدید به خانواده متالیکا پیوستهاست.
درسته که برای ما انتخاب یک بیسیست خوب در اولویت است ولی ما میخواهیم که عضو چهارم خانواده رو انتخاب کنیم نه فقط یک بیسیست صرف. راب برای ما نقش همان عضو چهارم را داشت.
بیانیه رسمی گروه در مورد انتخاب راب - ۲۰۰۳
یادمه وقتی اولین اجرا رو با راب انجام دادیم و از استودیو اومدم بیرون باب (راک) منو دید و گفت:واو... صدای بیسش مثله اینه که یه بوئینگ ۷۴۷ میخواد تیک آف کنه.. واقعا اون حسی که اجرای اول با راب داشت بی نظیر بود.
لارس الریک - ۲۰۰۳
دستمزد یک میلیون دلاری در بدو پیوستن به گروه و درآمد میلیون دلاری در خلال برگزاری تور با متالیکا باعث شد تا راب به ثروت هنگفتی برسد ولی هنوز هضم او به عنوان جایگزین جیسون برای هواداران کمی سخت بود، ولی این فشارها نیز مانع او نشد و تاثیر او بر گروه خیلی زود هویدا شد، گروه اهنگهای زیادی را که مدتها بود اجرا نمیکرد در ست لیست خود قرار داد از جمله آهنگ ماندگار و تکرار نشدنی "Orion".
اما تاثیر راب بیشتر در زمان انتشار آلبوم Death Magnetic به چشم آمد جایی که صدای بیس قدرتمندش در تمامی آهنگها به خوبی قابل لمس بود. وی در نوشتن تمامی آهنگها شرکت داشت و از این حیث از جیسونی که در ۱۵ سال حضور خود فقط در ۳ آهنگ مشارکت کرده بود پیشی گرفت. بعد از مدتها صدای بیس اهمیتش را در آهنگهای متالیکا باز یافتهاست.
بهر حال راب با متالیکا روزهای خوبی را میگذراند، روزهایی که دیگر هم بعنوان بیسیست و هم بعنوان یک عضو ثابت در گروه جا افتادهاست. هم برای طرفداران و هم برای خودش.
زندگی خصوصی
راب در سال ۱۹۹۹ و در جریان تور با آزی آزبورن در فرانسه با یک نقاش، موزیسن، طراح و نویسنده فرانسوی به نام «Chloe Barthelmey» آشنا شد که این آشنایی در سال ۲۰۰۳ با یک مراسم ساده به ازدواج ختم شد.«کلو» از همسر قبلی خودش فرزندی پسر به نام «تای اوریون» داشت که راب طی یک مراسم رسمی پدر خوانده او شد. کلو و راب در سال ۲۰۰۷ صاحب فرزند دختری به نام "لولاً شدند.
گیتار
کلو در سال ۲۰۰۷ بیسی به نام «آزتک» را با الهام گرفتن از فرهنگ سلسله آزتک(سلسلهای سرخپوستی در آمریکای جنوبی) برای راب طراحی کرد.
ویکی پدیا
کرک هَمت (به انگلیسی: Kirk Hammett) (زادهٔ ۱۸ نوامبر ۱۹۶۲) لید گیتاریست گروه متالیکا است. وی که در سال ۱۹۸۳ به عضویت این گروه درآمد، پیشتر در گروه موسیقی Exodus فعالیت داشت.
کرک همت نوازندگی گیتار الکتریک را نزد جو ستریانی فرا گرفتهاست.
مجله رولینگ استون در سال ۲۰۰۳ و در ردهبندی ۱۰۰ گیتاریست برتر تمامی دوران، کرک همت را در رتبه یازدهم قرار داد.
همت تا بهحال دو بار در سالهای ۱۹۸۷ و ۱۹۹۸ ازدواج کردهاست و از همسر دوماش صاحب دو فرزند است.
اطلاعات هنرمند
تولد ۱۸ نوامبر ۱۹۶۲ (۴۷ سال)
اصل/ملیت سن فرانسیسکو، کالیفرنیا، ایالات متحده آمریکا
سبکها متال، ترش متال، اسپید متال
مدت فعالیت ۱۹۸۳ - تاکنون
وبگاه Metallica.com
ویکی پدیا
لارس اولریک (متولد ۲۶ دسامبر ۱۹۶۳) نوازندهٔ درام گروه هوی متال متالیکا است. او در دانمارک به دنیا آمد ولی در ۱۷ سالگی به لوس آنجلس مهاجرت نمود. او را باید هستهٔ اصلی متالیکا دانست چرا که پیشنهاد او به جیمز هتفیلد بود که منجر به تشکیل متالیکا شد.
اطلاعات هنرمند
تولد ۲۶ دسامبر ۱۹۶۳ (۴۶ سال)
اصل/ملیت دانمارک
سبکها هوی متال ، ترش متال ، هارد راک
فعالیت(ها) ۱۹۸۱ - تا کنون
وبگاه http://www.metallica.com
ویکی پدیا
جیمز آلن هتفیلد (به انگلیسی: James Alan Hetfield) ترانهسرای اصلی، گیتارنواز و یکی از بنیانگذاران گروه هوی متال متالیکا است.
زندگی
جیمز هتفیلد در ۳ اوت ۱۹۶۳ در شهر دونی درمنطقه لوس آنجلس در ایالت کالیفرنیا به دنیا آمد. جیمز ۹ ساله بود که اولین آموزشهای ساز پیانو را آموخت. او سپس شروع به نواختن درامِ برادرش دیوید کرد و سرانجام در ۱۴ سالگی شروع به نواختن گیتار کرد. او هم اکنون ۴۶ ساله است.
زندگی سخت
از آنجا که پدر و مادر او ویرجیل و سینتیا از پیروان و هواخواهان تعصبی فرقه مسیحیان پروتستان بودند، از این رو، بیشتر دوران جوانی او تحت الشعاع مذهب قرار گرفت. آنها بنا براعتقاداتشان به شدت مخالف مصرف دارو و یا هر گونه کمک پزشکی بودند و ازاعتقاد خود دست نکشیدند تا زمانی که درگذشت مادر او بر اثر بیماری سرطان در شرف وقوع بود[۱][پیوند مرده].
مرگ مادر جیمز و متعاقباً رابطه آشفتهٔ او با مذهب، هر دو مسایلی هستند که همواره موضوع اصلی برخی از اشعارگروه متالیکا بودهاند (ترانههای Mama Said و The God That Failed درمورد مادر و پدر جیمز و ترانه Until It Sleeps درمورد بیماری سرطان است که موجب مرگ هردوی آنها شد).
زندگی شخصی
وقتی که او مشغول نوشتن،خواندن یا نواختن موسیقی نیست از فعالیتهای متنوعی مانند شکار، اسنوبورد، اسکیت بورد، جت اسکی، اسکیت، کار کردن در گاراژ شخصیاش بر روی ماشینها و موتورها،تماشا کردن بازی تیم فوتبال محبوبش یعنی اوکلند رایدرز و رفتن به برنامه hot-rod لذت میبرد.[۲]
او همچنین به جمع اوری گیتار و کار کردن بر روی ماشینهای کلاسیک علاقه مند است.از جمله ماشینهای محبوب وی میتوان به یک شورلت نوا مدل ۷۴ اشاره کرد که وی آن را تعمیر کرده است.
او شورلت کامارو مدل ۱۹۶۷ خود را برای فروش در سایت ای بی(eBay) قرار داد.[۳] این ماشین در ساخت نماهنگ I Disappear بکار گرفته شده بود. سالها بعد جیمز این ماشین را به کافه هارد راک هدیه کرد که این موضوع در فیلم گنجینه هارد راک نشان داده شده.
گذشته از این فعالیتها هتفیلد اعلام کرد اوقات شادی را صرف همراهی با همسرش فرانسیسکا و سه فرزندش[۲] : کالی (۱۳ ژوئن ۱۹۹۸)، کاستور (۱۸ مه ۲۰۰۰)، و مارسلا (۱۷ ژانویه ۲۰۰۲) میکند.هتفیلد با همسرش فرانسیسکا تومازی در ۱۷ آگوست ۱۹۹۷ ازدواج کرد.
تولد ۳ اوت ۱۹۶۳ (۴۷ سال)
اصل/ملیت آمریکایی
سبکها هوی متال، ترش متال، هارد راک
فعالیت(ها) ترانه سرا، گیتاریست، خواننده
مدت فعالیت از ۱۹۷۸ تاکنون
وبگاه http://www.metallica.com
ویکی پدیا
«تنها» (به انگلیسی: One) نام یکی از ترانههای گروه هوی متال متالیکا است. این ترانه قطعهٔ چهارم از آلبوم ...و عدالت برای همه و چهارمین و آخرین تکآهنگ آن آلبوم است که در سال ۱۹۸۹ منتشر شد. «تنها» بعد از منتشر شدنش توانست رتبه ۳۵ را در بیلبورد ۱۰۰تای برتر به دست بیاورد. این ترانه از محبوبترین آثار متالیکا و جزو قطعههایی است که معمولا در کنسرتهایشان اجرا میکنند.
مفهوم
موضوع اصلی اهنگ از رمانی به نام "جانی تفنگش را به دست می گیرد" نوشته دالتون ترامبو منتشر شده در سال 1939 می باشد. داستان ان روایت سربازی است به وسیله توپخانه المانها در جریان جنگ جهانی اول به شدت مجروح شده است. او دست و پا و دهان و گوش و بینی خود را از دست داده و دیگر قادر به دیدن و شنیدن و استشمام چیزی نیست. اما ذهنش به خوبی کار میکند و او در افکارش گیج و زندانی شده است.
اجرای زنده
«تنها» محبوبترین ترانهٔ متالیکا در نظر بسیاری از طرفداران این گروهاست و معمولا جز جدانشدنی کنسرتهای متالیکا هم هست. در هنگام اجرای زنده معمولاً آهنگ با افکتهای صدای میدان جنگ و انفجار بمب که در نسخهٔ استودیویی هم وجود دارد شروع میشود. «تنها» همچنین در سال ۱۹۹۹ در آلبوم S&M متالیکا به همراه ارکستر سمفونی سانفرانسیسکو به رهبری مایکل کامن اجرا شدهاست.
ویدئو
«تنها» اولین ترانهٔ متالیکا است که برای آن نماهنگ ساخته شد.[۱] این ویدئو در ۲۰ ژانویه سال ۱۹۸۹ در ام تی وی برای اولین بار پخش شد. نماهنگ در لانگ بیچ کالیفرنیا تصویر برداری شد که تقریبا تمام ان سیاه و سفید است و در بخشهایی ار نماهنگ دیالوگهایی از فیلم جانی تفنگش را بر میدارد استفاده شدهاست.
مانند بسیاری از ویدئوهای دیگر متالیکا قسمت اعظم نماهنگ به اجرای اعضای گروه اختصاص داده شدهاست که در آن اعضای متالیکا با شکل و تیپ مخصوص به آن سال (موهای بلند، شلوارهای استرچ و...)در اطراف درامز اولریک جمع شدهاند و در فضای یک کارخانهٔ متروک در حال اجرای ترانه هستند. در این نماهنگ جیمز هتفیلد و کرک همت از گیتارهای ایاسپی استفاده میکنند. جیسون نیوستد نیز که از یک بیس ۵سیم وال استفاده میکند در ابتدای ترانه گیتار بیس را با انگشتهای خود مینوازد و پس از پایان اینترو نوازندگی را با پیک ادامه میدهد.
افتخارات
ترانهٔ «تنها» در گزینش «۱۰۰ تکنوازی برتر همهٔ دوران» از سوی خوانندگان مجلهٔ دنیای گیتار، به عنوان هفتمین ترانه انتخاب شد و در آن فهرست بین ۲ ترانهٔ «باران نوامبر» گانز ان روزز (رتبهٔ ششم) و «هتل کالیفرنیای» ایگلز (رتبهٔ هشتم) قرار گرفت.[۲]
در سال ۲۰۰۹ ترانهٔ «تنها» از نظر شنودگان رادیو «The Rock» در کشور نیوزلند بهترین آهنگ سبک راک تمام دوران بودهاست.
ویکی پدیا
در سال ۱۹۸۱ و به طور دقیق ۲۸ اکتبر نوازنده درام یعنی Larse Ulrich از طریق آگهی روزنامه پیشنهاد تشکیل یک گروه هوی متال را میدهد که از طرف James Alan Hetfield نوازنده گیتار و خوانده پاسخ مثبت می گیرد .لارس در ۲۶ دسامبر ۱۹۶۳ در کپنهاگ دانمارک و جیمز در ۳ آگوست ۱۹۶۳ در لس آنجلس به دنیا آمده بودند . آنها برای گروه کاملا شکل نگرفته خود نام Metallica را انتخاب کردند .
آنها برای انتخاب اعضای مناسب گروهشان دست به ساختن چند قطعه آزمایشی زدند . اولین کار آزمایشی این گروه (کشتار آهنین) Metal Massacre در ژانویه ۱۹۸۲ با نوازندگی درام لارس , بیس و خوانندگی جیمز و تک نوازی گیتار لیودگراند به بازار عرضه شد . ولی در دومین قطعه آزمایشی آنان به نام (روشنایی را فراری دهید) Hit the light تغییراتی در این گروه صورت گرفت و به جای لیود گراند نوازنده دیگری به نام دیو ماستین Dave Mustaine نوازندگی گیتار را بر عهده گرفت و شخصی به نام (ران مک گاونی) نوازندگی گیتار بیس را بر عهده گرفت که با آمدن او جیمز به نوازندگی گیتار و خوانندگی مشغول شد .
پس از آن آنان برای اجرای این قطعات به سانفرانسیسکو سفر کردند که تمامی اجراهای آنان در کلوپ های زیرزمینی سانفرانسیسکو صورت گرفت . پس از این اجراها بود که گروه تصمیم گرفت تغییراتی در خود به وجود بیاورد و تمام نقاط ضعف خود را تقویت کند . از این رو شخص جدیدی به نام (جف وارنر) J.Warner به جای ران مک گاونی وارد گروه شد ولی این عضو جدید هم نتوانست رضایت لارس و جیمز را جلب کند و پس از مدتی از گروه کنار گذاشته شد . سرانجام در اواخر سال ۱۹۸۲ شخصی به نام (کلیفورد لی برتون) Clifford Lee Burton متولد ۱۵ فوریه ۱۹۶۲ در کالیفرنیا که پیش از آن در گروه Truma فعالیت می کرد به گروه پیوست و با آمدن او گروه پیکره اصلی خود را پیدا کرد و آنان در ماه مه ۱۹۸۳ اولین آلبومشان را با نام (همه آنها را بکشید) Kill em All را به بازار عرضه کردند . پس از به بازار آمدن اولین آلبوم مشکلاتی در گروه به وجود آمد که نتیجه آن اخراج دیو ماستین از گروه بود که دیو ماستین بلافاصله پس از اخراج از گروه دست به ایجاد گروه رقیبی به نام (مگادث) Megadeath زد .
پس از اخراج ماستین شخصی به نام (کرک همت) Hammet متولد ۱۸ نوامبر ۱۹۶۲ در سانفرانسیسکو که سابقا در گروه Exodus فعالیت داشته وارد گروه شد که یکی از بهترین شاگردان (جو ساتریانی) Joe Satriani استاد بنام و پر آوازه گیتار بود . همت اولین اجرایش در ۱۶ آوریل ۱۹۸۳ به خوبی درخشید و به سرعت خود را با سایر اعضای گروه هماهنگ نمود . گروه در ۱۲ آگوست ۱۹۸۳ اولین اجرای زنده شان را در شیکاگو اجرا نمودند که بیشتر جنبه تبلیغاتی داشت . سپس انها برای اجرای دومین آلبومشان بنام (سوار بر آذرخش) Ride the lighting راهی دانمارک شدند . ولی پیش از آن به انگلستان رفتند تا به همراه گروه دیگری به نام (تیوستد سیستر) Twisted sister دست به یک اجرای زنده بزنند . آنجا بود که آنان با شخصی به نام (پیتر منش) Peter Mensch که پیش از آن گروه Def Leppard را به شهرت جهانی رسانده بود آشنا شدند و برای اجرای دومین اثرشان با وی قرارداد همکاری بستند .
در اواسط سال ۱۹۸۴ دومین آلبوم این گروه به بازار عرضه شد که در مدتی کمتر از جند هفته چیزی در حدود ۱۰۰۰۰۰ نسخه از این آلبوم به فروش رفت که رکورد خوبی برای این گروه تازه کار محسوب می شد . این موفقیت باعث شد که کار این گروه مورد توجه کمپانی های تهیه و تکثیر آلبوم های موسیقی قرار گیرد که در میان این شرکتها موسسه موسیقی (الکترا) Elcatra موفق به بستن قرارداد با گروه شد
گروه پس از آن برای اجرای زنده راهی اروپا شد که از مهمترین اجراهای آنها میتوان به فستیوال (مانستر آف راک) Monster of Rock در انگلستان و (متال همر) Metal Hammer در آلمان اشاره کرد . آنان همچنین در ۳۱ آگوست ۱۹۸۵ موفق به دریافت جایزه Gold به خاطر بهترین گروه در آمریکا شدند . پس از این موفقیت ها گروه تصمیم به تهیه سومین آلبومشان به نام (ارباب عروسکهای خیمه شب بازی) Master of Puppets گرفتند و به کپنهاگ دانمارک برگشتند . آنان این آلبوم را در اوایل سال ۱۹۸۶ به بازار عرضه کردند که با موفقیت فراوانی مواجه شد . آنان سپس در ۱۵ جولای همان سال به همراه Phil Collins و Eric Clapton تصمیم به اجرای کنسرتی گرفتند که در این میان بر اثر حادثه ای مچ دست جیمز شکست و کار گروه برای مدتی کوتاه متوقف شد . گروه به فعالیت خود ادامه میداد تا اینکه حادثه ای وحشتناک باعث توقف فعالیت گروه شد . در ۲۶ دسامبر ۱۹۸۶ هنگامی که گروه قرار بود در کشور سوئد به همراه گروه Anthrax به اجرای برنامه بپردازند اتوبوس حامل اعضای گروه از جاده خارج شد که بر اثر این حادثه فردای آن روز یعنی ۲۷ سپتامبر کلیف برتون بر اثر شدت جراحات وارده در گذشت . گروه به مدت دو ماه دست از کار کشید حتی تا مرز انحلال پیش رفت تا اینکه جوانی به نام (جیسون نیوستد) که پیش از آن در گروه Flotsam & Jetsam فعالیت داشت به جای برتون وارد گروه گردید.
کار جدیدی که آنان پس از آمدن عضو جدیدشان به بازار عرضه کردند (...و عدالت برای همه) نام داشت And Justice For All که دستگاه بیمار قضایی و عدالت کور جامعه آمریکا را زیر سوال برده بود . آنان با طرحی که بر روی این آلبوم گذاشتند نشان دادند که حرف اول را پول در این جامعه میزند و همانطور که در این طرح مشاهده می شود الهه عدالت با چشمان بسته و ترازویی با کفه های پر از پول مشغول اجرای عدالت است
این گروه پس از اجرای در حدود ۱۲۰ کنسرت ناگهان در اواخر سال ۱۹۸۹ در سکوت غیر منتظره ای فرو رفت . این سکوت تا اواسط سال ۱۹۹۱ ادامه داشت تا اینکه در ۱۲ آگوست آن سال گروه با بیرون دادن آلبوم دیگری به نام (سیاه) Black دوباره قدم به عرصه موسیقی گذاشت . این آلبوم شکوه و زیبایی یک کار گروهی را در موسیقی نشان می دهد . تمامی ترانه های این آلبوم از آهنگ تند و سرعتی (ورود مرد شنی) Enter Sandman تا ترانه های سنگین (هیچ چیز دیگری اهمیت ندارد) Nothing else Matter و (نابخشوده) Unforgiven همه و همه پر از تکنیک و سولوهای زیبا و متفاوت با یکدیگرند . آنان برای تهیه این آلبوم حدود ۱۱ ماه در استودیو مشغول کار بودند و نتیجه این کار شبانه روزی آلبومی شد که چیزی در حدود ۵ سال جزو پر فروشترین آلبوم های موسیقی جهان محسوب می شد و در حدود ۱۰۰۰۰۰۰۰ کپی رسمی از این اثر در سرتاسر جهان به فروش رسید .
آنان از آگوست ۱۹۹۱ تا ژوئیه ۱۹۹۳ اقدام به برپایی بیش از ۴۰۰ کنسرت در سرتاسر جهان نمودند و اولین اجرای آلبوم جدیدشان را در Madison Square Garden برای هزاران تماشاچی مشتاق به صورت رایگان انجام دادند . یکی از بهترین اجراها کنسرت بزرگی به مناسبت در گذشت (فردی مرکوری) خواننده مشهور گروه (کوئین) Queen بود که به همراه گروه های دیگری چون Gun,n Roses و دیگر اعضای گروه کویین اجرا شد که بلیط های این کنسرت به نفع بیماران مبتلا به ایدز فروخته شده بود . پس از آن گروه از فعالیت خود کاست و به استراحت پرداخت . در این زمان شایع شد که گروه قصد دارد به کار پایان دهد تا اینکه در سال ۱۹۹۶ گروه با ارائه البوم جدیدشان به نام (بارگیری) Load به شایعات پایان دادند که از لحاظ سبک و محتوای اشعار باز هم کاری متفاوت محسوب می شود . آنان در سال ۱۹۹۷ کار دیگری به نام (بارگیری دوباره) Reload را نیز به بازار ارائه کردند که به گفته اعضای گروه مکمل کار قبلی آنها محسوب می شود . در اوایل سال ۱۹۹۸ گروه کار دیگری به نام (روزهای همکاری در گاراژ) Garage Days Inc را به بازار عرضه نمود . اشعار این آلبوم که شامل ۲۷ ترانه می باشد متعلق به گروه های دیگر است که توسط گروه متالیکا بازخوانی و اجرا شده است . درست یک سال بعد یعنی در ۱۹۹۹ گروه آلبوم جدید و کاملا متفاوتی به نام (سمفونی و متالیکا) S & M را به بازار ارائه کردند . آنان در این آلبوم بیشتر کارهای قدیمیشان را بازنویسی کردند و برای اجرای این البوم از یک ارکستر سمفونیک کامل استفاده نمودند که میتوان گفت این تنها خلاقیتی بود که آنان برای تهیه این آلبوم به آن دست زدند . آنان در این آلبوم تنها دو کار جدید به بازار عرضه نمودند که (انسان منفی) وMinus Human و (شبدر بدون برگ) No Leaf clover نام داشتند . از دیگر کارهای گروه میتوان به تک اهنگ I disappear اشاره کرد .
در سال ۲۰۰۰ جیسون نیوستد از گروه جدا شد و جای او را اکنون Robert Trujillo پر کرده است که در روز ۲۳ نوامبر ۱۹۶۴ در کالیفرنیا متولد شده و مدتی در گروه آزبورن فعالیت داشته است و سرانجام آخرین آلبوم متالیکا که تاکنون وارد بازار شده است آلبوم (خشم مقدس) St.Anger است که در سال ۲۰۰۳ وارد بازار شده که باز هم دارای سبکی متفاوت با کارهای قبلیشان است
اعضا :
نام: Jamez
نام خانوادگی:Hetfield
تاریخ تولد:۱۳ آگوست ۱۹۶۳
محل تولد : لوس آنجلس
ساز تخصصی : گیتار و پیانو و( خوانندگی در متالیکا)
رنگ چشم : آبی
رنگ مو: بلوند
قد:۱متر و ۸۵ سانتی متر
وزن:۸۱ کیلو
تعداد فرزندان:۳ بچه
تعداد خواهر و برادر:دو خواهر بزرگ
اشعار و نیز آهنگسازی متالیکا به عهده ی جیمز می باشد.
نام:Lars
نام خانوادگی:Ulrich
تاریخ تولد:26 دسامبر ۱۹۶۳
محل تولد:کپنهاک(دانمارک)
ساز تخصصی:درامز
رنگ چشم:قهوه ای
رنگ مو:قهوه ای روشن
قد:۱ متر و ۷۴سانتی متر
تعداد فرزندان:۲ بچه
لارس از اول تو این گروه بوده او به همراه جیمز آهنگسازی متالیکا را بر عهده دارد .
نام:Krk Lee
نام خانوادگی:Hammett
تاریخ تولد:18 نوامبر ۱۹۶۲
محل تولد:سانفرانسیسکو
ساز تخصصی:گیتار الکترونیک و لید گیتار
رنگ چشم:قهوه ای
رنگ مو:قهوه ای
قد:۱ متر و ۷۵ س
وزن:۶۹کیلو
تعداد خواهر و برادر:یک خواهر کوچک و یک خواهر و برادر بزرگ
نام:Robert
نام خانوادگی:Tujillo
تاریخ تولد:23 اکتبر 1963
محل تولد:کالیفرنیا
ساز تخصصی:باس گیتار
رنگ چشم:قهوه ای
رنگ مو:سیاه
قد:۱مترو ۷۵س
وزن:۸2 کیلو
تعداد فرزندان:ازدواج نکرده.
به جای جیسون آمده...
نام:Jason Curtis
نام خانوادگی:Newsted
تاریخ تولد:۴ مارس ۱۹۶۳
محل تولد:بتل کریک(میشیگان)
ساز تخصصی:باس گیتار
رنگ چشم:قهوه ای
رنگ مو:قهوه ای
tehran2melody.com
تا اینکه حادثه ای وحشتناک باعث توقف فعالیت آنها میشود در26 سپتامبر 1986 زمانی که آنها قرار بوددر کشور سوئد به همراه گروه (آنتراکس) برنامه اجرا نماید...
گروه در سال 1981 کار خود رادر کالیفرنیا آغاز کرد. پس از آشنا شدن دو تن از اعضای اصلی گروه یعنی لارس آلریش (متولد 26 دسامبر 1963 در کپنهاک دانمارک) و جیمز آلن هیتفیلد (متولد 3 آگوست 1963 در لوس آنجلس آمریکا ) آنها برای انتخاب اعضایی مناسب برای گروه و هماهنگ نمودن خود دست به ساخت چند قطعه نمایشی زدند.
اولین کار نمایشی خود را به کشتار آهنین در ژانویه 1982 اجرا نمودند در این قطعه لارس الریش نوازندگی جاز را بر عهده گرفت و جیمز هیتفیلد نوازندگی بیس گیتار و خوانندگی آنرابرعهده داشت و یکی از دوستانشان به نام لیود گرند تکنوازی گیتار را بر عهده گرفت.
با آمدن دومین قطعه نمایشی آنان به نام (روشنایی را فراری دهید)تغییراتی در گروه صورت گرفت و به جای لیودگرند دیو ماتیسن نوازندگی گیتار را بر عهده گرفت و با آمدن او جیمز به نوازندگی ریتم گیتار و خوانندگی پرداخت.
پس از آن آنان اولین بار برای اجرای این قطعات به سانفرانسیسکو سفر کردند. اجرای این قطعات در کلوپ های زیر زمینی سانفرانسیسکو صورت گرفت.
پس از این اجراها گروه تصمیم گرفت در خود تغییراتی به وجود بیاورد و نقاط ضعف خود را تقویت کند .از این رو شخص جدیدی به نام جف وارنر به جای ران مک گاونی وارد گروه شد اما این عضو جدید نیز نتوانست جایی برای خود در میان افراد گروه پیدا کند و کار او مورد پسند لارس و جیمز قرار نگرفت و به ناچار از گروه کنار کشید.سر انجام در اواخر سال 1982 کلیفرد لی برتون (متولد 10 فوریه 1962 در کالیفرنیا )که پیش از آن در گروه تروما فعالیت داشت به گروه پیوست .کلیف برتون دقیقا همانی بود که گروه دنبالش میگشت برتون در حقیقت نیمه گمشده گروه بود که با آمدنش گروه تقریبا شکل اصلی خود راپیدا نمود .سپس گروه دست به تهیه اولین آلبوم خود به نام بکشیدشان زدند.در ژانویه سال 1983 آنان برای ضبط اولین آلبومشان دست به کار شدند و با وجود مشکلات فراوان در ماه می1983 اولین اثرشان وارد بازار شد.با آمدن اولین آلبومشان به بازار کار دیو ماتیسن مورد پسند اعضای گروه قرار نگرفت و سر انحام بر اثر درخواست های نامعقولانه دیو از اعضای گروه و بوجود آمدن مشکلاتی میان افراد دیو ماتیسن از گروه اخراج شد .دیو ماتیسن سپس گروه رقیبی برای متالیکا به نام مگادث ساخت .پس از آن شخصی به نام کیارک همت (متولد 18 نوامبر 1962 در سانفرانسیسکو )که سابقا" در گروه اکسودس فعالیت داشته وارد گروه شد.کرک همت یکی از بهترین شاگردان جو ساتریانی (یکی از بهترین نوارندگان و استادان گیتار) بود.او در اولین اجرای خود همراه گروه در تاریخ 16 آوریل 1983به خوبی درخشید و سریعا"خود را با دیگر اعضای گروه هماهنگ نمود .سپس آنان اولین تور خود را در 12 اگوست 1983در شیکاگو اجرا نمودند و اولین آلبومشان را به مردم معرفی نمودند که این آلبوم بشتر جنبه تبلیغاتی برای گروه داشت آنان سعی کرده بودند که در این آلبوم مردم را با سبک خود آشنا نمایند .پس از چندین اجرای زنده در کلوپ های زیر زمینی نقاط مختلف آمریکا آنان به فکر تهیه دومین اثرشان به نام (سوار بر رعد) افتادند و برای تهیه و ضبط این آلبوم تصمیم گرفتند به دانمارک سفر کنند .اما قبل ار آن فرصت را غنیمت شمرده و به انگلستان رفتند تا برای اطمینان بیشتر از کار خود دست به یک اجرای زنده به همراه گروه (توایسد سیستر) بزنند.که در این میان با شخص مهمیدر زمینه موسیقی راک به نام (پیتر مینش) آشنا شدند پیتر میش با گروه (دف لپارد) همکاری نموده و آنان را در جهان مطرح کرده بود.آنان از این موقعیت استفاده نموده و برای تهیه آلبوم بعدیشان با او قرارداد بستند در اواسط سال 1984 با آمدن کار جدیدشان به بازار در مدت کمتر از چند هفته چیزی حدودصد هزار نسخه از این آلبوم فروخته شد که این رکورد خوبی برای یک چنین گروه تازه کاری است .در این میان کار گروه مورد توجه کمپانی های تهیه و تکثیر کاستهای موسیقی قرار گرفت و آنان در صدد بستن قرار داد با گروه برآمدند تا اینکه کمپانی الکترا موفق به بستن قرارداد با آنان شد.گروه به اروپا میرود و دست به اجرای چندین کار زنده میزند که از مهمترین آنها فستیوال (مونستر اف راک) در انگلستان و فستیوال (متال همر) در آلمان بود آنها در فستیوال (دی آن د گرین) در تاریخ 31 آگوست 1985 در آمریکا موفق به دریافت صفحه طلایی به خاطر بهترین گروه و بهترین آلبوم میگردند پس از به دست آوردن چندین موفقیت خوب این جوانان تصمیم به تهیه سومین آلبومشان به نام (ارباب عروسکان خیمه شب بازی) میگیرند.آنان برای تهیه و ضبط کار جدیدشان به کپنهاک دانمارک باز میگردند و در آنجا شروع به کار مینمایند تا اینکه در اوایل سال 1986 آلبوم جدیدشان وارد بازار میگردد در این آلبوم نیز آنها نهایت هماهنگی را که قبل از آلبوم شروع کرده بودند از خودشان نشان دادند.و مانند آلبوم قبل از یک آهنگ بدون کلام به اسم (اوریون) استفاده کردند تا با اجرای این آهنگ قدرت خود را در به اجرا در آوردن آهنگها نشان دهند این بار گروه اجرای زنده اثر جدیدشان را با برنامه های (اوزی اوزبورن) آغاز نمودند در اواسط این برنامه ها آنان موفق به دریافت صفحه طلایی برای بار دوم شدند .سپس آنان در روز کیلد دانمارک در تاریخ 10 جولای 1986 به همراه (فیل کالینز) و (اریک کلاپتون) تصمیم به اجرای کنسرتی گرفتند که در این میان بر اثر حادثه مچ دست جبمز میشکند و برنامه متوقف میشود گروه به فعالیت خود همراه اعضای اصلیش یعنی لارس وجیمز و کلیف و کرک ادامه میداد تا اینکه حادثه ای وحشتناک باعث توقف فعالیت آنها میشود در26 سپتامبر 1986 زمانی که آنها قرار بوددر کشور سوئد به همراه گروه (آنتراکس) برنامه اجرا نمایداتوبوس حامل اعضای گروه بر اثر سرعت زیاد از جاده خارج شد و واژگون میگرددکه در اثر این تصادف فردای آن روز کلیف برتون جان خود را از دست میدهد گروه کار خود را متوقف مینماید که این توققف 2 ماه به طول میانجامد تا اینکه جوان خوش شانسی به نام جیسون نیوزتد(متولد4مارس1963آمریکا) که پیش از آن در گروه فلوتسام اند جتسام فعالیت داشته به جای کلیف برتون وارد گروه میشود هر چند کار این دو نفر قابل مقایسه نبوده و نیست اما گروه به سرعت شکل قبلی خود را به دست آورده و جیسون در اولین اجرای خود در تاریخ 8 نوامبر 1986 نشان داد که میتواند برای گروه مفید باشد و سریعا توانست میان اعضای دیگر گروه جایی برای خود بیابد.در این میان برای اینکه آنان بتوانند مجددا هماهنگی خود را به دست بیاورنددست به تهیه آلبومیبه نام The$5.98 E.PGaragedaysrevisited
زدند این آلبوم به همراه 5 قطعه اجرا شد که ضعیف ترین کار آنها بود و آنان از این آلبوم به عنوان یک کار تمرینی و نمایشی برای هماهنگی جیسون با گروه یاد میکنند این آلبوم پس از مرگ کلیف برتون و نیمه تمام گذاشتن اجراها و با ساختن اتاق ضبطی در گاراژخانه لارس تهیه گردید آنان برای این که همانند سابق به اوج برسند تصمیم به تهیه آلبوم جدیدی به نام( و عدالت برای همه) زدند و خشم و نفرت خود را ازاجرای عدالت کور در آمریکا ابراز داشتند آنان با طرحی که روی این آلبوم نهادند نشان دادند که حرف اول را پول در این عدالت میزند و همانگونه که در آرم این آلبوم مشاهده میشود الهه ای با چشمان بسته و ترازویی با کفه های پر از پول در حال اجرای عدالت است.پیش از آمدن این آلبوم به بازار گروه در پاییز 1988 اقدام به برپایی کنسرتی به همراه گروه (کویینز راش) نمود که در این کنسرت دو قطعه از کار جدیدشان را اجرا نمودندکه با استقبال بی نظیری روبرو شد و سرانجام این آلبوم در اوایل سپتامبر 1988 وارد بازار شددر اواخر همان سال گروه دست به تهیه فیلم مستندی در باره فعالیت سالهای گذشته اشان به خصوص در باره کلیف برتون زد و آنان این فیلم را به دوست از دست رفته اشان تقدیم کردند پس از آن گروه برای اجرای 120 کنسرت راهی سفر شد تا اینکه در اواخر سال 1989 آنان در سکوت غیر منتظره ای فرو رفتند این سکوت تا اواسط سال 1991 ادامه داشت تا اینکه در 12 آگوست 1991 با بیرون دادن آلبوم جدیدشان به نام (سیاه) مجددا پا به عرصه نهادند.آین آلبوم شکوه و زیبایی یک کار گروهی در موسیقی را نشان میدهد و میتوان گفت این اثرشان قویترین کار گروه است از آهنگ تند (مرد شنی را وارد کنید) تا آهنگ سنگین (دیگر هیچ چیز اهمیت ندارد) و نابخشوده همه وهمه پر از تکنیک بودند و برای تهیه این آلبوم آنان چیزی حدود 10 الی 11 ماه در استودیو ضبط مشغول کار بودند واین کار شبانه روزی نتیجه اش آلبومیشد که چیزی حدود ۵ سال جزو پرفروش ترین آلبوم های موسیقی دنیا بود و در این مدت چیزی حدود ده میلیون کپی رسمیاز این اثر فروخته شد.با آمدن کار جدیدشان آنان توانستند در هفته اول در صدر جدول بهترین گروه های سال قرار گیرند آنان از آگوست 1991 تا جولای1993 اقدام به برپایی 400 کنسرت در سراسر جهان نمودند.اولین اجرای آلبوم جدیدشان در Madison square gardenبرای هزاران علاقه مند به صورت رایگان انجام شد در سالهای 1991 و 1992 آنان مجددا برای (مونستر اف راک) برنامه اجراکردند که مهمترین آنها در روسیه و انگلستان بود .یکی دیگر از این کنسرت ها کنسرت بزرگی به مناسبت در گذشت فردی مرکوری (خواننده گروه کویین) بود که این کنسرت را آنان به همراه چند گروه دیگر از جمله (گانزز روزز) و (کویین) اجرا نمودند که بلیت های این کنسرت را به به نفع بیماران ایدزی فروختند.در یکی دیگر از این اجرا ها که در مونترال کانادا برگزار شد هنگام اجرای برنامه در اثر انفجار مواد منفجره بر روی سن جیمز از ناحیه دست و پا صدمه دید و باعث شد که برنامه متوقف گردد پس از 17 روز آنان برای آنکه کار نیمه تمامشان را به پایان برسانند دست به اجرای کنسرت دیگری زدند که در این کنسرت به دلیل مصدومبت جیمز فردی به نام (جان مارشال) نوازندگی گیتار را بر عهده گرفت و جیمز فقط به خواندن پرداخت .پس از آن گروه فعالیت خود را کم کرد و به استراحت پرداخت دراین مدت شایعه شد که گروه قصد دارد به کار خود پایان ببخشد و قرار است اعضای گروه از یکدیگر جدا شوند تا اینکه در سال 1996 آلبومیبه نام (پر کن) را بیرون دادند .آنان پس از مدت 5 سال آلبومیرا بیرون نداده بودند و اینبار کاری متفاوت با آثار دیگرشان انجام دادنداین تفاوت ناشی از نوع سبک محتوی اشعار و حتی ظاهرشان را در بر میگرفت .آنان در این آلبوم بیشتر سعی کردند به مسایل اجتماعی جامعه خود بپردازند آنان برای اولین بار اثر جدیدشان را در لولا پالوزا انگلستان به مردم معرفی کردند اما پس از 5سال و پس ار آلبوم سیاه مردم انتظار بیشتری از آنها داشتند اما به گفته سرپرست گروه لارس الریش دیگر آنها نمیخواستند به سبک گذشته اشان کار کنند و گروه سعی دارد کارهای جدیدی را به مردم ارائه دهد.گروه به اجراهای خود ادامه میدهد تا اینکه در اواخر سال 1996 در کنسرتی به نام (پور توریتگ می) قطعه ای از آخرین کارشان که در سال 1997 به بازار آمد را اجرا نمودند و نام آلبوم جدیدشان را دوباره( پر کن) نهادند.به گفته اعضای گروه این دو آلبوم آخرشان به هم پیوسته اند و یکدیگر را کامل میکنند در تابستان 1988 دست به اجرای مجدد دو آلبوم آخرشان زدند و نامش را پایین( پر کن) نهادند .
در اوایل سال 1999 گروه کار جدیدی را با نام( روز های همکاری در گاراژ) را حاضر نمودند . اشعار این آلبوم متعلق به گروه های دیگر است که توسط این گروه اجرا شده است و به گفته اعضای گروه این اشعار همان متن های قدیمیاست که تنها آهنگ و ریتم آنها عوض شده است
METALLICA
در سال 1981 و به طور دقیق 28 اکتبر نوازنده درام یعنی Larse Ulrich از طریق آگهی روزنامه پیشنهاد تشکیل یک گروه هوی متال را میدهد که از طرف James Alan Hetfield نوازنده گیتار و خوانده پاسخ مثبت میگیرد .لارس در 26 دسامبر 1963 در کپنهاگ دانمارک و جیمز در 3 آگوست 1963 در لس آنجلس به دنیا آمده بودند . آنها برای گروه کاملا شکل نگرفته خود نام Metallica را انتخاب کردند
آنها برای انتخاب اعضای مناسب گروهشان دست به ساختن چند قطعه آزمایشی کردند . اولین کار آزمایشی این گروه (کشتار آهنین) Metal Massacre در ژانویه ۱۹۸۲ با نوازندگی درام لارس , بیس و خوانندگی جیمز و تک نوازی گیتار لیودگراند به بازار عرضه شد . ولی در دومین قطعه آزمایشی آنان به نام (روشنایی را فراری دهید) Hit the light تغییراتی در این گروه صورت گرفت و به جای لیود گراند نوازنده دیگری به نام دیو ماستین Dave Mustaine نوازندگی گیتار را بر عهده گرفت و شخصی به نام (ران مک گاونی) نوازندگی گیتار بیس را بر عهده گرفت که با آمدن او جیمز به نوازندگی گیتار و خوانندگی مشغول شد .
پس از آن آنان برای اجرای این قطعات به سانفرانسیسکو سفر کردند که تمامیاجراهای آنان در کلوپ های زیرزمینی سانفرانسیسکو صورت گرفت . پس از این اجراها بود که گروه تصمیم گرفت تغییراتی در خود به وجود بیاورد و تمام نقاط ضعف خود را تقویت کند . از این رو شخص جدیدی به نام (جف وارنر) J.Warner به جای ران مک گاونی وارد گروه شد ولی این عضو جدید هم نتوانست رضایت لارس و جیمز را جلب کند و پس از مدتی از گروه کنار گذاشته شد . سرانجام در اواخر سال ۱۹۸۲ شخصی به نام (کلیفورد لی برتون) Clifford Lee Burton متولد ۱۵ فوریه ۱۹۶۲ در کالیفرنیا که پیش از آن در گروه Truma فعالیت میکرد به گروه پیوست و با آمدن او گروه پیکره اصلی خود را پیدا کرد و آنان در ماه مه ۱۹۸۳ اولین آلبومشان را با نام (همه آنها را بکشید) Kill em All را به بازار عرضه کردند . پس از به بازار آمدن اولین آلبوم مشکلاتی در گروه به وجود آمد که نتیجه آن اخراج دیو ماستین از گروه بود که دیو ماستین بلافاصله پس از اخراج از گروه دست به ایجاد گروه رقیبی به نام (مگادث) Megadeath زد .
پس از اخراج ماستین شخصی به نام (کرک همت) Kirk Hammet متولد ۱۸ نوامبر ۱۹۶۲ در سانفرانسیسکو که سابقا در گروه Exodus فعالیت داشته وارد گروه شد که یکی از بهترین شاگردان (جوساتریانی) Joe Satriani استاد بنام و پر آوازه گیتار بود . همت اولین اجرایش در ۱۶ آوریل ۱۹۸۳ به خوبی درخشید و به سرعت خود را با سایر اعضای گروه هماهنگ نمود . گروه در ۱۲ آگوست ۱۹۸۳ اولین اجرای زنده شان را در شیکاگو اجرا نمودند که بیشتر جنبه تبلیغاتی داشت . سپس انها برای اجرای دومین آلبومشان بنام (سوار بر آذرخش) Ride the lighting راهی دانمارک شدند . ولی پیش از آن به انگلستان رفتند تا به همراه گروه دیگری به نام (تیوستد سیستر) Twisted sister دست به یک اجرای زنده بزنند . آنجا بود که آنان با شخصی به نام (پیتر منش) Peter Mensch که پیش از آن گروه Def Leppard را به شهرت جهانی رسانده بود آشنا شدند و برای اجرای دومین اثرشان با وی قرارداد همکاری بستند .
در اواسط سال ۱۹۸۴ دومین آلبوم این گروه به بازار عرضه شد که در مدتی کمتر از جند هفته چیزی در حدود ۱۰۰۰۰۰ نسخه از این آلبوم به فروش رفت که رکورد خوبی برای این گروه تازه کار محسوب میشد . این موفقیت باعث شد که کار این گروه مورد توجه کمپانی های تهیه و تکثیر آلبوم های موسیقی قرار گیرد که در میان این شرکتها موسسه موسیقی (الکترا) Elcatra موفق به بستن قرارداد با گروه شد
گروه پس از آن برای اجرای زنده راهی اروپا شد که از مهمترین اجراهای آنها میتوان به فستیوال (مانستر آف راک) Monster of Rock در انگلستان و (متال همر) Metal Hammer در آلمان اشاره کرد . آنان همچنین در ۳۱ آگوست ۱۹۸۵ موفق به دریافت جایزه Gold به خاطر بهترین گروه در آمریکا شدند . پس از این موفقیت ها گروه تصمیم به تهیه سومین آلبومشان به نام (ارباب عروسکهای خیمه شب بازی) Master of Puppets گرفتند و به کپنهاگ دانمارک برگشتند . آنان این آلبوم را در اوایل سال ۱۹۸۶ به بازار عرضه کردند که با موفقیت فراوانی مواجه شد . آنان سپس در ۱۵ جولای همان سال به همراه Phil Collins و Eric Clapton تصمیم به اجرای کنسرتی گرفتند که در این میان بر اثر حادثه ای مچ دست جیمز شکست و کار گروه برای مدتی کوتاه متوقف شد . گروه به فعالیت خود ادامه میداد تا اینکه حادثه ای وحشتناک باعث توقف فعالیت گروه شد . در ۲۶ دسامبر ۱۹۸۶ هنگامیکه گروه قرار بود در کشور سوئد به همراه گروه Anthrax به اجرای برنامه بپردازند اتوبوس حامل اعضای گروه از جاده خارج شد که بر اثر این حادثه فردای آن روز یعنی ۲۷ سپتامبر کلیف برتون بر اثر شدت جراحات وارده در گذشت . گروه به مدت دو ماه دست از کار کشید حتی تا مرز انحلال پیش رفت تا اینکه جوانی به نام (جیسون نیوستد) که پیش از آن در گروه Flotsam & Jetsam فعالیت داشت به جای برتون وارد گروه گردید.
کار جدیدی که آنان پس از آمدن عضو جدیدشان به بازار عرضه کردند (...و عدالت برای همه) نام داشت And Justice For All که دستگاه بیمار قضایی و عدالت کور جامعه آمریکا را زیر سوال برده بود . آنان با طرحی که بر روی این آلبوم گذاشتند نشان دادند که حرف اول را پول در این جامعه میزند و همانطور که در این طرح مشاهده میشود الهه عدالت با چشمان بسته و ترازویی با کفه های پر از پول مشغول اجرای عدالت است
این گروه پس از اجرای در حدود ۱۲۰ کنسرت ناگهان در اواخر سال ۱۹۸۹ در سکوت غیر منتظره ای فرو رفت . این سکوت تا اواسط سال ۱۹۸۹ در سکوت غیر منتظره ای فرو رفت . این سکوت تا اواسط سال ۱۹۹۱ ادامه داشت تا اینکه در ۱۲ آگوست آن سال گروه با بیرون دادن آلبوم دیگری به نام (سیاه) Black دوباره قدم به عرصه موسیقی گذاشت . این آلبوم شکوه و زیبایی یک کار گروهی را در موسیقی نشان میدهد . تمامیترانه های این آلبوم از آهنگ تند و سرعتی (ورود مرد شنی) Enter Sandman تا ترانه های سنگین (هیچ چیز دیگری اهمیت ندارد) Nothing else Matter و (نابخشوده) Unforgiven همه و همه پر از تکنیک و سولوهای زیبا و متفاوت با یکدیگرند . آنان برای تهیه این آلبوم حدود ۱۱ ماه در استودیو مشغول کار بودند و نتیجه این کار شبانه روزی آلبومیشد که چیزی در حدود ۵ سال جزو پر فروشترین آلبوم های موسیقی جهان محسوب میشد و در حدود۱۰۰۰۰۰۰۰ کپی رسمیاز این اثر در سرتاسر جهان به فروش رسید.
آنان از آگوست ۱۹۹۱ تا ژوئیه ۱۹۹۳ اقدام به برپایی بیش از ۴۰۰ کنسرت در سرتاسر جهان نمودند و اولین اجرای آلبوم جدیدشان را در Madison Square Garden برای هزاران تماشاچی مشتاق به صورت رایگان انجام دادند . یکی از بهترین اجراها کنسرت بزرگی به مناسبت در گذشت (فردی مرکوری) خواننده مشهور گروه (کوئین) Queen بود که به همراه گروه های دیگری چون Gun,n Roses و دیگر اعضای گروه کویین اجرا شد که بلیط های این کنسرت به نفع بیماران مبتلا به ایدز فروخته شده بود . پس از آن گروه از فعالیت خود کاست و به استراحت پرداخت . در این زمان شایع شد که گروه قصد دارد به کار پایان دهد تا اینکه در سال ۱۹۹۶ گروه با ارائه البوم جدیدشان به نام (بارگیری) Load به شایعات پایان دادند که از لحاظ سبک و محتوای اشعار باز هم کاری متفاوت محسوب میشود . آنان در سال ۱۹۹۷ کار دیگری به نام (بارگیری دوباره) Reload را نیز به بازار ارائه کردند که به گفته اعضای گروه مکمل کار قبلی آنها محسوب میشود . در اوایل سال ۱۹۹۸ گروه کار دیگری به نام (روزهای همکاری در گاراژ) Garage Days Inc را به بازار عرضه نمود . اشعار این آلبوم که شامل ۲۷ ترانه میباشد متعلق به گروه های دیگر است که توسط گروه متالیکا بازخوانی و اجرا شده است . درست یک سال بعد یعنی در ۱۹۹۹ گروه آلبوم جدید و کاملا متفاوتی به نام (سمفونی و متالیکا) S & M را به بازار ارائه کردند . آنان در این آلبوم بیشتر کارهای قدیمیشان را بازنویسی کردند و برای اجرای این البوم از یک ارکستر سمفونیک کامل استفاده نمودند که میتوان گغت این تنها خلاقیتی بود که آنان برای تهیه این آلبوم به آن دست زدند . آنان در این آلبوم تنها دو کار جدید به بازار عرضه نمودند که (انسان منفی) وMinus Human و (شبدر بدون برگ) No Leaf clover نام داشتند . از دیگر کارهای گروه میتوان به تک اهنگ I disappear اشاره کرد در سال ۲۰۰۰ جیسون نیوستد از گروه جدا شد و جای او را اکنون Robert Trujillo پر کرده است که در روز ۲۳ نوامبر ۱۹۶۴ در کالیفرنیا متولد شده و مدتی در گروه آزبورن فعالیت داشته است و سر انجام آخرین آلبوم متالیکا که تاکنون وارد بازار شده است آلبوم (خشم مقدس) St.Anger است که در سال ۲۰۰۳ وارد بازار شده که باز هم دارای سبکی متفاوت با کارهای قبلیشان است.
گردآوری : گروه فرهنگ وهنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع :forum.iranproud.com
در سال 1980 و در زمانی که از آن تحت عنوان دوران (موج نوی هوی متال انگلیسی نام برده می شود جوان 17 ساله ای به نام لارس اولریک به همراه خانواده اش از دانمارک به آمریکا مهاجرت کرد. لارس یک نوازنده درامز بود و از بچگی تحت تاثیر گروههایی نظیر دیپ پرپل و بلک سبت فرار داشت. آشنایی لارس با جیمز هتفیلد مقدمات تشکیل گروهی را فراهم ساخت که بعدها متالیکا نامیده شود. جیمز هتفیلد متولد 13 آگوست 1963 خواننده و نوازنده گیتار جوانی بود که تا آن زمان سابقه ی همکاری ّا هیچ گروهی را نداشت (بنده خدا اون موقع نمیدونسته چه غولی می شه). در ژانویه 1982 دیو ماستین به عنوان نوازنده لید گیتار و پس از او کلیف برتون نوازنده بیس گیتار به جیمز و لارس پیوستند و به این ترتیب گروه متالیکا به طور رسمی فعالیت خود را آغاز کرد(مبارکه). یک سال بعد در زمان انتشار اولین آلبوم گروه با عنوان Kill'em All دیو ماستین از گروه جدا شد(خاک بر سرت بی لیاقت) و گروه مگا دث را تشکیل داد و کرک همت جایگزین او در متالیکا شد(خوش اومدی). متالیکا تا سال 1986 دو آلبوم دیگر با نامهای Ride the lightning و Master of puppets را منتشر ساخت که هر یک از قوی ترین کار های تاریخ هوی متال می باشند. در27 سپتامبر 1986 کلیف برتون بر اثر سانحه واژگون شدن اتوبوس در گذشت (روحش شاد) و متالیکا تاثیر گذارترین عضو خود را از دست داد. دو ماه بعد جیسون نیوستد که نوازنده ی حرفهای بیس و از طرفداران گروه متالیکا بود جایگزین کلیف برتون در متالیکا شد. در سال 1987 کوتاهترین آلبوم گروه با عنوان Garage days ارائه شد و در فاصله کمتر از دو سال آلبوم پنجم با نام And justice for all به بازار آمد. این آلبوم شامل 9قطعه میباشد و بهترین کار گروه تا آن زمان محسوب میشود. استقبال از این آلبوم فوق العاده بود و این در زمانی بود که از متالیکا به عنوان مطرح ترین گروه هوی متال جهان اسم برده می شد(حرف حق جواب نداره). در اوایل دهه نود گروه مجموعه دیگری را تحت عنوان متالیکا ارئه کرد که این آلبوم بلافاصله پس از انتشار در صدر پرفروشترین ها قرار گرفت. این آلبوم نوعی تغییر سبک و نقطه عطفی در کارهای متالیک محسوب می شود وحتی کسانی هم که به هوی متال علافهای نداشتند نتوانستند از کنار آن با بی تفاوتی بگذرند. همچنین با ارائه این آلبوم گروه متالیکا دو سال پیاپی به عنوان بهترین گروه سال انتخاب شد و جوایز بسیاری را از آن خود ساخت.(همانند Hybrid Theory برای LINKIN PARK ). در سال 1996 و پس از یک سکوت پنج ساله اعضای گروه با چهره هایی متفاوت (آره جیمز سیبیلاشو زده بود کرک هم موهاشو کوتاه کرده بود) نسبت به گذشته آلبوم هفتم خود را با عنوان Load منتشر ساختند. هر چند این مجموعه نتوانست موفقیتهای فبلی را تکرار کند اما باز هم فروش خوب و جوایز بسیاری را برای گروه به همراه داشت. یک سال بعد متالیکا که گویا قصد جبران وقفه پنج ساله خود را داشت آلبوم دیگری با نام Reload را ارائه کرد که در راستای آلبوم فبلی آنها Load قرار داشت. در سال 1999 آلبومی تحت عنوان Garage INC از سوی متالیکا منتشر شد که تمامی قطعات آن باز نویسی کارهای بزرگانی چون باب سگر میباشد. یک سال بعد متالیکا با همکاری ارکستر سمفونی سانفرانسیسکو و به رهبری مایکل کین من آلبومی را با عنوان S&M روانه بازار ساخت. این آلبوم اجرایی متفاوت از بهترین کارهای گروه میباشد.(REANIMATION) هر چند نظیر این آلبوم قبلا از سوی گروه هایی نظیر دیپ پرپل ارائه شده بود اما آلبوم S&M با استقبال بسیار چشمگیری مواجه شد. در سال 2001 خبر جدایی جیسون نیوستد از گروه منتشر شد(اشتباه بزرگی کرد) مدتی بعد رابرت تراجیلو جایگزین او گردید. و در سال 2003 آخرین آلبوم متالیکا با نام (Saint Anger) به بازار آمد و در هفته اول در صدر پر فروش ترین ها فرار گرفت. این آلبوم نوعی برگشت به سبک کارهای اولیه گروه در دهه هشتاد محسوب میشود و تداوم موفقیتهای گروه را در پی داشته است.
pejman @ centralclubs.com
مدتهاست که در جامعه موسیقی مخالفتهای بسیاری با موسیقی راک میشود و این جریان در این چند سال شدت یافته است. خبرگزای فارس در مطلبی واقعا عجیب به نقد و بررسی گروههای مختلف سبک راک پرداخته است.که در این قسمت بخشهایی از این مطلب در سایت قرار میگیرد(با بی طرفی و تنها در جهت خبررسانی ازاد ) و شما میتوانید نظرات خود را در انتهای متن قرار دهید.خبرگزاری فارس: حاملان شیطانگرایی در ایران، مظاهر شیطانپرستی (دروزیها و گنوسیها و…) سبکهای موسیقی شیطانی متالیکا و تبیین فعالیت گروههای شیطانپرست در داخل کشور عناوین آخرین قسمت این گزارش است.
برای خواندن مقاله کامل به این قسمت بروید:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8610080128
به گزارش خبرگزاری فارس، عدد 666 از دیگر نمادهای شیطان پرستان است:
666 : یک سمبل با عنوان ” شماره تلفن شیطان ” توسط گروههای هوی متال وارد ایران اسلامی شده اما در حقیقت علامت انسان و نشانه جانور در میان شیطانپرستان تلقی میشود و براساس مکاشافات 13:18 ” … پس هر کس حکمت دارد عدد وحش را بشمارد ،زیرا که عدد انسان است و عددش 666 است . ” از سالها پیش تاکنون این عدد با اشکال مختلف بر روی دیوارهای شهرهای بزرگ کشور مشاهده میشد .
صلیب وارونه (upside pown cross ) : این نماد و حکایت از ” وارونه شدن مسیحیت دارد ” و عمدتا استهزا و سخره گرفتن این دین است . صلیب وارونه در گردن بندهای بسیاری مشاهده شده و خوانندههای راک انواع مختلف آنرا به همراه دارند .
نماد صلیب شکسته یا چرخ خورشید (swastika or sun wheelc) : چرخ خورشید یک نماد باستانی است که در برخی فرهنگهای دینی همچون کتیبههای بر جای مانده از بوداییها و مقبرههای سلتی و یونانی دیده شدهاست .
لازم به توضیح است این علامت سالها بعد توسط هیتلر به کار رفت ، لکن برخی با هدف به سخره گرفتن مسیحیت این سمبل را وارد شیطانپرستی کردند .
چشمی در حال نگاه به همه جا (All seeing Eye) : چشم در برخی نمادهای روشنفکری نیز به کار میرود . اما شیطانپرستی اعتقاد دارند چشم در بالای هرم ” چشم شیطان ” است و ” بر همه جا نظارت و اشراف دارد ” .
این علامت در پیشگویی ، جادوگری ، نفرینگری و کنترلهای مخصوص جادوگری مورد استفاده قرار میگیرد .گفتنی است این نماد بر روی دلار آمریکایی به کار رفته است .
این نمادها به انگلیسی (Ankh) انشاءمیشود و سمبل شهوترانی و باروری است .
این نمادها به معنای روح شهوت زنان نیز تعبیر میشود . امروزه نماد ” فمنیسم ” در واقع یک نماد برداشت شده دقیقا از سمبلهای شیطانی است .
پرچم رژیم صهیونیستی : قابل توجه جدی است که رژیم صهیونیستی علاوه بر حمایتهای آشکار و پنهان ،حتی از قرار گرفتن نماد رسمی کشور نامشروعش در کانون علائم شیطانگرایان نیز پرهیز ندارد .
ضد عدالت (Anti justice) : با توجه به اینکه تبر رو به بالا نماد عدالت در روم باستان به شمار می آمده است شیطانپرستان تبر رو به پایین را با عنوان نماد ضد عدالت در راه پیمودن مسیر تاریک انتخاب کردهاند .
همچنین گفتنی است که فمنیستها از دو تبر رو به بالا به معنی مادرسالاری باستانی استفاده مینمودند.
سر بز (Goat Head) : بز شاخدار ، بز مندس mendes (همان ba’al بعل خدای باروی مصر باستان) ، بافومت ، خدای جادو ، scapegoat (بز طلیعه یا قربانی) این یکی از راههای شیطانپرستان برای مسخره کردن مسیح است زیرا گفته میشود که مسیح مانند برهای برای گناهان بشر کشته شد . همانطور که در توضیح نمادهای اول اشاره شد ،این نماد تصویر کاملی است از بز قرار گرفته در نماد پنتاگرام .
هرج و مرج (Anarchy) : این نماد به معنای از بین بردن تمام قوانین است و دلالت بر این امر دارد که ” هر چه تخریب کننده است تو انجام بده ” این نماد عمدتا مورد استفاده گروههای هویمتال است .
چشم شیطان (Aye of satan) : این نماد نیز به معنای چشم ” شیطان و نظارت و اقتدار ” است و کمتر شناخته شده است .
این دو نماد نیز به عنوان سمبلهایی در نزد شیطانپرستان مورد استفاده در زیورآلات و … قرار میگیرد .
4. سیاست اسراییل
رژیم اشغالگر قدس که سلامت اخلاقی و روحی و روانی انسانها را همواره به منزله تهدیدی جدی برای منافع ملی خود میبیند ، در اقداماتی گوناگون و پی در پی مبادرت به ساخت جریانهای مسموم فرهنگی نموده و این جریانات مسموم را به شراین حیاتی جوامع از طریق جاذبههای مجازی تزریق مینماید.
در یک نگاه جامع ارتباط رژیم صهیونیستی و نقش آن در سازماندهی گروه های شیطانپرست در محورهای ذیل قابل اشاره میباشد .
الف) این گروهها به لحاظ فلسفه اولیه و بسترهای معرفتی دامنه وسیعی از ارتباط با این رژیم داشته و خواهند داشت.
ب) نحلههای مختلف شیطانی توسط دو سازمان عمده جاسوسی یعنی CIA و موساد سازماندهی ،هدایت و تغذیه میشوند .
ج) بودجه ، نظارت ، پشتیبانی و … شیطانپرستان فعال در جمهوری اسلامی ایران به صورت مستقیم توسط سازمان موساد تامین شده و این سلسله اقدامات با اهداف امنیتی دنبال میشود.
د) رژیم صهیونیستی از اعضای گروهها برای مقاصد شوم سیاسی و جاسوسی بهره میبرد ، به گونه ای که خشونتبارترین اعمال به دست این گروهها واگذار میشود .
4) موسیقی و شیطانپرستی
در بخشهای گذشته اشاره کردیم که نحله مورد مطالعه با استفاده از موسیقی نتوانست به نفوذ خود در اقصی نقاط جهان تحقق بخشد .
عمده این اقدامات در فضای تاسیس و فعالیت گروه متالیکا تاکنون دنبال شده است که در ادامه به معرفی آن خواهیم پرداخت .
1. آشنایی با متالیکا
در سال 1981 یک نوازنده درام به نام ” لارس الریچ ” با انتشار یک آگهی فراخوان تشکیل یک گروه هوی متال را اعلام و پس از مدتی موفق به جذب افراد مختلفی میشود .
فعالیت این گروهها مانند سایر گروه های هوی متال به صورت غیرقانونی و زیرزمینی در ظاهر و در باطن با حمایت سازمانهای جاسوسی ایالات متحده آمریکا با شعارهای اجتماعی و اعتراضی ادامه و گسترش مییابد .
این گروه چند سال بعد پیشنهادهای Black metal را نیز ادامه داد و ضمن ارائه آثار مختلف زمینه را برای شکلگیری گروه های بعدی فراهم آورد .
* ارزشهای القایی متالیکا :
متالیکا در حقیقت ضدارزشهایی را ارائه مینماید که شامل ” بازگشت به تاریکی ”
(محور اصلی تفکرات شیطانپرستان ، بیرحمی و تجاوزات جنسی ، فحاشی ، هجوم و حمله به جامعه و فرهنگ عمومی آن) میباشد .
خوانندگان این گروه بر روی صحنه و در کلیپهای خیابانی دست به خوردن و آشامیدن میوههای فاسد ، ادرار ، مدفوع ، خون و مردار نموده و از کثیفترین گروههای موسیقی جهان به حساب میآیند .
همچنین گفتنی است متالیکا از همجنس بازی نیز دفاع مینماید و آلبومی را در سالروز مرگ ” کوئین ” ، همجنسباز بنام آمریکایی منتشر کرد .
برخی آمارها حکایت از این امر دارد که تاکنون بیش از ده میلیون و دویست هزار کپی از آلبوم های این گروه ” موسیقی شیطانی ” به فروش رسیده است .
برای آشنایی با افکار خوانندگان و ادارهکنندگان گروههای متالیکا در ادامه برخی از اشعار ایشان با ترجمه آن ارائه میشود :
Band: Nargaroth
Song:The Day Burzum Killed Mayhem
Album: Black Metal Ist Krieg (2001)
a year of misery ?
سال بدبختی ؟
Darkness fills the sky.
تاریکی آسمان را در برگرفت
I hear the warriors cry.
صدای گریه سلحشور را می شنوم
The legend tells a story
افسانهها داستانی را بیان می کنند
From a Viking from the north,
از وایکینگی از شمال
Who met a Death Warrior
چه کسی سلحشور مرگ را ملاقات کرده؟
Black Metal was never really the same.
بلک متال هرگز یکسان نبود
The legend call it murder
افسانهها آن را کشتار نامیدند
And the Viking had survived.
و وایکینگ نجات یافت
But the eyes of the Death Warrior
اما چشمان سلحشور مرگ
Never saw again the sun upon the sky.
هرگز خورشید را بر فراز آسمان ندید
And the quintessence:
و در اصل:
Everyone recognized war,
همگان جنگ را تایید کردند
That Black Metal isn’t just Entertainment anymore.
بلک متال فقط یک سرگرمی نبود
I can still remember
هنوز هم می توانم به یاد بیاورم
My emotions so confused.
احساسات فوق العاده مغشوشم را
My soul was seeking answers.
روحم به دنبال پاسخ بود
No knife I let unused.
تیغه ای نبود که بگذارم بی استفاده بماند
So many questions
سوالات بسیار زیادی
I had to satisfy.
مجبور بودم که خرسند باشم
My soul was under torture,
روحم زیر شکنجه بود
But I knew my way was right
اما من می دانستم که راه من درست است
I see a cemetery fall asleep under fog
قبرستانی را دیدم که در زیر مه به خواب رفته بود
And I know the old days will never come Again.
و من می دانم که روزهای گذشته هرگز باز نمی گردند
1993, this year of misery was the knife
سالی از بد بختی که همانند چاقویی
which split the Black Metal scene apart.
چشم انداز بلک متال را از هم جدا ساخت
Since that mighty day Black metal split his Way,
بعد از آن روز بزرگ بلک متال توسط او دو نیم شد
And the unity was never the same again.
و یگانگی هرگز به جود نیامد
Lies, rumors and hate. Moneymaking, sadness And shame
دروغها ، شایعات و نفرت. منافع، دلسردی و شرمساری.
And all this by, the Day as Burzum Killed Mayhem.
و همه اینها در روزی که بارزام مایهم را کشت
Remember this day! Remember this way!
این روز را به خاطر سپار، این طریق را به خاطر سپار
That you never betray, what here leads you On your way!
تو هرگز تسلیم نخواهی شد، که در اینجا به راهی سوقت دهند
And I never will forget
و من هرگز فراموش نخواهم کرد
The day as this both warriors met.
روزی را که این دو سلحشور رودررو شدند
The blood was hot the moon was red
خون جوشان بود و ماه قرمز رنگ،
And Black Metal created his own grave.
و بلک متال برای خود قبری ایجاد کرد
And I dream from days before
و من رویایی دیدم از روز قبل
Black Metal Maniacs, no whore,
مجنونان بلک متال، هیچ فحشایی نبود
In the legions of war
در سپاه نبرد
The demons in our heads the law.
شیاطین بر سر ما قانون،
So I summon you once again,
و من تو را بار دگر فرا خواندم
We should never forget the pain
ما هرگز نباید رنج را از یاد ببریم
From older days in our veins
از روزگاران گذشته در شاهرگ ما
We now cut of that it can flow like rain.
تکه ای از آن هست که همانند باران گردش کند
Arrghh, this was the legend from
این افسانه ای بود از
2. دلایل استفاده از موسیقی
الف . جاذبه های مجازی و حاشیهای موسیقی متالیکا مانند ایجاد فضا برای روابط آزاد دختران پسران
ب. ارزان و قابل دسترسی بودن موسیقی با توجه به ارتقاءتجهیزات فنی تکثیر و توزیع
ج . کاهش سطح حساسیت یا حساسیت زدایی از طریق نفوذ به خانوادهها ،شرکتها ،اتومبیلهای شخصی ،رایانههای شخصی بالاخره گوشیهای تلفن همراه
3. روند و روال
روند و روالی که موسیقی متالیکا در گسترش مقوله شیطانپرستی تاکنون طی کرده است بسیار قابل توجه میباشند .
ظهور یک خواننده جدید دقیقا به مثابه یک شیطان جدید همواره جمع تازهای از علایق و عواطف اقشار مختلف مردم در کشورهای جهان را (علیالخصوص جوانان) به خود جلب میکند.
نقش موسیقی متال نقش حساس گسترش دامنه مخاطبین شیطانگرایی می باشد . از سوی دیگر با گذشت زمان خوانندگان متالیکا همه روزه بیشتر تمایلات شیطانی خود را آشکار مینمایند و بدینسان میتوان آنها را تنها عامل تبلیغ شیطانگرایی معرفی کرد .
4. مرلین منسون
همانطور که در بخش قبلی به آنها اشاره شد ، استفاده از موسیقی و به تبع آن ظهور خوانندگان جدید به مثابه شیاطین نو ،ظرفیتهای جدیدی را در اختیار شیطانپرستان قرار داد .
” برایان هاگ وارنر ” نام اصلی فردی است که امروز به مرلین منسون یا به اختصار
(MM) شهرت یافته است .
وی که اکنون علاوه بر هواداران چندین هزار نفری در اقصی نقاط جهان به عنوان شیطان بزرگ شناخته و مورد پرستش قرار میگیرد . مانند سایر افرادی که از چهرههای شاخص شیطانپرستی به حساب میآیند دوران کودکی توام با سختیهای فراوان مانند فقر و تنگدستی را سپری کردهاست .
” برایان وارنر ” یا (MM) تاکنون توانسته است نقش یک منجی را برای شیطانپرستی ایفا کند و این افراد را از بنبست عزلت خارج کرده و مجددا به عرصه فعالیتهای اجتماعی وارد سازد .
مرلین منسون نیز مانند سایر چهرههای شناخته شده شیطانیسم چندین مرحله در طول عمرش یعنی طی 38 سال گذشته ، برای مدت چند ماه یا چند هفته از نظرها دور شده و پس از طی زمان موردنظر با ارائه یک کنسرت بزرگ و یا در چهرهای جدید و البته سخیفتر از گذشته ظاهر میشود .
(لازم به ذکر است که شیطانپرستان ادعا میکنند که در این مدت به ملاقات شیطان و یا شیاطین میروند و دستوراتی را دریافت میکنند.)
گفتنی است طبق اطلاعات موجود زمانی که این افراد ” غیب ” میشوند ، جلساتی را با برخی مقامات بلندپایه امنیتی آمریکا و رژیم صهیونیستی برگزار مینمایند و خواستههایشان را مبنی بر حمایتهای مالی ، حقوقی و … بیان و از حمایت ایشان برخوردار میشوند .
تصویر فوق از فرد مذکور است که قربانی دیگری و نمادی از شیطان یعنی گربه را در دست دارد . (موجودی که توسط وی باید قربانی شود.)
با توجه به اهمیت نقش (MM ) در هدایت و جذب جوانان و نوجوانان ایرانی به شیطانپرستی در آینده به خواست خداوند پژوهش کامل ارائه خواهد شد .
شیطانپرستی در ایران (تاریخی)
1. دروزیها
دروزیها اقوام مهاجری هستند که از مناطق غربی کشور طی فاصله زمانی حداقل 10 قرن پیش به دلیل آزارهای حکومت وقت بر علیه شیعیان فراری شده و در مناطق از فلسطین اشغالی ، سوریه ، لبنان و … سکنی گزیده اند .
برخی از مورخان و کارشناسان ادیان بر این باورند که دروزهای ” درونگرا ” نوعی از شیطانپرستی را اختیار کردهاند و ریشههایی از ایشان نیز در عراق و ایران (مناطق غرب کشور ایران) مستقر هستند و دارای معبد مقدس میباشند .
2. گنوسیها
با فرض صحیحتر استنادهای تاریخی دقیق انتصاب شیطانپرستی به فرقه گنوسی منشعب از اهل حق میباشد که آشکارا به شیطانپرستی روی آوردهاند.
در این رابطه باید متذکر شد بانیان ” تقدیس ابلیس ” در تصوف دارای قدرت تاریخی زیادی میباشند و آنچنانکه در تاریخ و توسط ایشان آورده شده افرادی همچون احمد غزالی ، ذوالنون مصری و سنایی از پایهگذاران اولیه شیطانیسم در میان مسلمانان بودهاند .
طبیعی است فرق تصوف نیز مجموعا تحت تاثیر این اقطاب بوده و شکلگیری شیطانپرستی در میان ایشان (آنگونه که در فرقه گنوسی دیده میشود) امری بدیهی است .
لکن گنوسیها از جذب ،معاشرت و رویارویی با سایر مردم پرهیز داشته و در چند دسته کوچک به مراسمات خاص شیطانپرستی همچون قربانی و حج شیطان و… میپردازند .
6) ورود شیطانپرستی به ایران (جدید)
نوع جدید شیطانپرستی طی یک بازة زمانی 10ساله با چند وقفه به ایران ورود یافته
است .
1. نحوه ورود
چند گروه عامل و حامل ورود شیطانپرستی به ایران بوده اند که در بند بعدی به آنها اشاره خواهد شد . اما به صورت کلی و از منظر عوامل چند اقدام نقش بسزایی را در خصوص ورود جریان مذکور ایفا کرده است .
1ـ1 مهمترین ورود شیطانپرستی به ایران رواج یافتن میل جوانان به استفاده از موسیقی متالیکا و ساز گیتار بوده است .
طی 10 سال گذشته موسیقی متالیکا به صورت زیرزمینی و غیرمجاز وارد کشور شده و در چارچوب آن مفاهیم نحله انحرافی مورد بحث در اختیار جوانان قرار گرفتهاست .
2ـ1 اقدام تاملبرانگیز و بسیار ناشیانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت آقای خاتمی در صدور مجوز برای گروهها ، آلبومها و کتاب های اشعار موسیقی متالیکا نیز نقش اساسی را در جلب توجه عموم مخاطبین جوان به این نحله انحرافی فراهم آورد .
در واقع باید تاکید کرد که در کنار موسیقی زیرزمینی ،وزارت فرهنگ و ارشاد وقت نقش دروازبان ورود یک جریان با شرایط مورد اشاره ایفا کرد .
گفتنی است ” هوی متال ” ، ” متال تاریک ” ، ” گوتیک متال یا متال گوتیک ” چند سبک از موسیقی شیطانی متالیکا بود که به یمن غفلت اعجابانگیز مسئولین فرهنگ کشور که جدال و ” اصلاحات ” سیاسی را پیشه خود قرار داده بودند وارد کشور شد
guitar4all.com
روزگار عجیبی است؛ هر گوشه، در هر خیابان یا بین دوستان را که نگاه میکنی درباره این کلمه میشنوی؛ مخصوصا در بین کسانی که ادعای متالبازی و گوش دادن به موسیقی متال به خصوص سبک بلکمتال را یدک میکشند.چیزی که الان در جامعه مشاهده میشود باب شدن شیطان پرستی و انداختن پنتاگرام در گردن است.
بلکمتال Darkthrone ، مرلین منسن ، نیروانا ، آنتون لاوی، کلیسای شیطان ، satanic bible ، آدم خواری ، skull-n-bone .... احتمالا حداقل یکی از این کلمات تاکنون شنیدهاید، آدمهای زیادی را هم دیدهاید که خودشان را طرفدار این نامها و گروهها میدانند! موسیقی های آنها را گوش میدهند ، گهگاه لباسهای عجیب وغریب میپوشند، علامتهای خاصی بین خودشان دارند و به قول خودشان " تیریپ خفن میزنن"!
از اینها که بگذریم حتما زیاد شنیدهاید که در فلان کشور یک عده شیطان پرست، یک آدم را تیکه تیکه کردند یا خوردند یا فلان جنایت را انجام دادند.
لذا بر آن شدیم تا در مورد شیطانپرستی و شیطانپرستان، نوشتاری را تقدیم کاربران عزیر کنیم.
عمده این اقدامات در فضای تاسیس و فعالیت گروه متالیکا تاکنون دنبال شده است که در ادامه به معرفی آن خواهیم پرداخت.
نقش موسیقی متال نقش حساس گسترش دامنه مخاطبین شیطانگرایی می باشد
آشنایی با متالیکا
در سال 1981 یک نوازنده درام به نام « لارس الریچ » با انتشار یک آگهی فراخوان تشکیل یک گروه هوی متال را اعلام و پس از مدتی موفق به جذب افراد مختلفی میشود .
فعالیت این گروهها مانند سایر گروه های هوی متال به صورت غیرقانونی و زیرزمینی در ظاهر و در باطن با حمایت سازمانهای جاسوسی ایالات متحده آمریکا با شعارهای اجتماعی و اعتراضی ادامه و گسترش مییابد .
این گروه چند سال بعد پیشنهادهای Black metal را نیز ادامه داد و ضمن ارائه آثار مختلف زمینه را برای شکلگیری گروه های بعدی فراهم آورد .
ارزشهای القایی متالیکا :
متالیکا در حقیقت ضدارزشهایی را ارائه مینماید که شامل « بازگشت به تاریکی »(محور اصلی تفکرات شیطانپرستان ، بیرحمی و تجاوزات جنسی ، فحاشی ، هجوم و حمله به جامعه و فرهنگ عمومی آن) میباشد .
خوانندگان این گروه بر روی صحنه و در کلیپهای خیابانی دست به خوردن و آشامیدن میوههای فاسد ، ادرار ، مدفوع ، خون و مردار نموده و از کثیفترین گروههای موسیقی جهان به حساب میآیند .
همچنین گفتنی است متالیکا از همجنس بازی نیز دفاع مینماید و آلبومی را در سالروز مرگ « کوئین»، همجنسباز بنام آمریکایی منتشر کرد .
برخی آمارها حکایت از این امر دارد که تاکنون بیش از ده میلیون و دویست هزار کپی از آلبوم های این گروه « موسیقی شیطانی » به فروش رسیده است .
برای آشنایی با افکار خوانندگان و ادارهکنندگان گروههای متالیکا در ادامه به برخی از اشعار این گروه با ترجمه آن اشاره میشود :
a year of misery؟
سال بدبختی ؟
Darkness fills the sky.
تاریکی آسمان را در برگرفت
I hear the warriors cry.
صدای گریه سلحشور را می شنوم
The legend tells a story
افسانهها داستانی را بیان می کنند
From a Viking from the north,
از وایکینگی از شمال
Who met a Death Warrior
چه کسی سلحشور مرگ را ملاقات کرده؟
Black Metal was never really the same.
بلک متال هرگز یکسان نبود
The legend call it murder
افسانهها آن را کشتار نامیدند
And the Viking had survived.
و وایکینگ نجات یافت
But the eyes of the Death Warrior
اما چشمان سلحشور مرگ
Never saw again the sun upon the sky.
هرگز خورشید را بر فراز آسمان ندید
And the quintessence:
و در اصل:
Everyone recognized war,
همگان جنگ را تایید کردند
That Black Metal isn"t just Entertainment anymore.
بلک متال فقط یک سرگرمی نبود
I can still remember
هنوز هم می توانم به یاد بیاورم
My emotions so confused.
احساسات فوق العاده مغشوشم را
My soul was seeking answers.
روحم به دنبال پاسخ بود
No knife I let unused.
تیغه ای نبود که بگذارم بی استفاده بماند
So many questions
سوالات بسیار زیادی
I had to satisfy.
مجبور بودم که خرسند باشم
My soul was under torture,
روحم زیر شکنجه بود
But I knew my way was right
اما من می دانستم که راه من درست است
I see a cemetery fall asleep under fog
قبرستانی را دیدم که در زیر مه به خواب رفته بود
And I know the old days will never come Again.
و من می دانم که روزهای گذشته هرگز باز نمی گردند
1993, this year of misery was the knife
سالی از بد بختی که همانند چاقویی
which split the Black Metal scene apart.
چشم انداز بلک متال را از هم جدا ساخت
Since that mighty day Black metal split his Way,
بعد از آن روز بزرگ بلک متال توسط او دو نیم شد
And the unity was never the same again.
و یگانگی هرگز به جود نیامد
Lies, rumors and hate. Moneymaking, sadness And shame
دروغها ، شایعات و نفرت. منافع، دلسردی و شرمساری.
And all this by, the Day as Burzum Killed Mayhem.
و همه اینها در روزی که بارزام مایهم را کشت
Remember this day! Remember this way!
این روز را به خاطر سپار، این طریق را به خاطر سپار
That you never betray, what here leads you On your way!
تو هرگز تسلیم نخواهی شد، که در اینجا به راهی سوقت دهند
And I never will forget
و من هرگز فراموش نخواهم کرد
The day as this both warriors met.
روزی را که این دو سلحشور رودررو شدند
دلایل استفاده از موسیقی
الف . جاذبه های مجازی و حاشیهای موسیقی متالیکا مانند ایجاد فضا برای روابط آزاد دختران پسران
ب. ارزان و قابل دسترسی بودن موسیقی با توجه به ارتقاءتجهیزات فنی تکثیر و توزیع
ج . کاهش سطح حساسیت یا حساسیت زدایی از طریق نفوذ به خانوادهها ،شرکتها ،اتومبیلهای شخصی ،رایانههای شخصی بالاخره گوشیهای تلفن همراه
فعالیت این گروهها مانند سایر گروه های هوی متال به صورت غیرقانونی و زیرزمینی در ظاهر و در باطن با حمایت سازمانهای جاسوسی ایالات متحده آمریکا با شعارهای اجتماعی و اعتراضی ادامه و گسترش مییابد
منبع : ach.parsiblog.com